کتاب اصول آموزش سواد رسانهای به کودکان
کتاب اصول آموزش سواد رسانهای به کودکان
کتاب اصول آموزش سواد رسانهای به کودکان ؛ چگونه نسل هزار سوم را تربیت رسانهای کنیم؟ – توسط دو نفر از پژوهشگران شناختهشده این حوزه مهم یعنی سرکار خانم معصومه نصیری و آقای سید علی موسوی به نگارش درآمدهاست.
پرداختن به آموزشهای سواد رسانهای و اطلاعاتی از دوره کودکی و برای کودکان نشاندهنده شناخت عمیق از این حوزه است. در حقیقت، بحث شناخت رسانه، محتوای رسانه، فهم رسانه و غیره باید از همان آغاز کودکی شروع شود. در اینجا نقش خانواده تا قبل از ورود کودک به مدرسه اهمیت حیاتی دارد. خانوادهها باید قبل از آموزش کودکان خود از آموزش کافی در این رابطه برخوردار باشند. مدرسه نقش اساسی بعدی را توامأن با خانواده را به عهده خواهند داشت. بهعبارتدیگر با ورود کودک به مدرسه نقش خانواده در این زمینه تعطیل و متوقف نمیشود. جامعه و نهادهای دولتی و رسانهای نیز در این زمینه تأثیر فراوان دارند.
پاورپوینت سواد رسانه ای ppt – مبانی سواد رسانه ای و ضرورت آموزش به کودکان
در این ارائه ۴۴ اسلایدی به مبانی سواد رسانه ای، شیوه های اثر گذاری رسانه بر مخاطب و دلایل و ضرورت های آموزش سواد رسانه ای و به کودکان پرداخته شده است. مهارت های مورد نیاز کودکان برای استفاده از رسانه معرفی شده و آسیب های عدم توجه به این مهارت ها آورده شده است.…
توجه نویسندگان محترم به حوزه کودکی و کودکان در رابطه باسواد رسانهای و اطلاعاتی بیانگر نوعی از فرهیختگی و عمق اندیشه در این زمینه است. به نظر میرسد که برای اولین بار است که در این زمینه چنین کتابی با شیوه مطلوب آموزشی تولیدشده باشد.
کتاب چندین هدف را دنبال میکند که با استفاده ازآنچه نویسندگان به آنها اشارهکردهاند، مطرح میشوند:
(۱) کتاب برای والدین و در حقیقت خانوادهها، معلمان و کلیه افرادی که عهدهدار تربیت کودکان هستند، تولید شده است. بنابراین، اولین گام در این زمینه شناخت و آشنایی و آموزش کافی این افراد است.
(۲) تقویت کنشگری کودکان در مواجهه با انواع رسانهها و محتواهای رسانهای است. این توانمندسازی باید نتیجه تقویت کنشگری در خانوادهها، معلمان و سایر مربیان باشد. بدون این تقویت، توانمندسازی کودکان در این زمینه با مشکل روبرو خواهد شد.
(۳) در این کتاب تلاش شده است که هر رسانه بر اساس نوع، بافت و روح حاکم بر آن موردتوجه قرارگرفته و بررسی و تحلیل شود. این موضوع به معنای این است که شناخت رسانهای خود آغازگر آموزشهای سواد رسانهای و اطلاعاتی است. بنابراین، فهم خود رسانه در این رابطه اهمیت فراوان دارد.
(۴) ارائه روشهای تقویت سواد رسانهای و اطلاعاتی و تبیین الگوهای ارتقای آن در خانه و مدرسه از اهداف مهم کتاب است. اتفاقاً این موضوع با همان دیدگاهی که قبلاً نیز مطرح گردید همسو است. ما در رابطه باسواد رسانهای و اطلاعاتی باید روشها و نمونههای مناسب و الگوهای مطلوب را بهطور مشخص و روشن ارائه کنیم تا خانوادهها، معلمان و مربیان در این زمینه بتوانند به وظایف خود بهخوبی عمل نمایند.
(۵) از ویژگیهای دیگر مهم این کتاب ارائه «بانک جامع سؤالات» مختلف در رابطه باسواد رسانهای و اطلاعاتی است که تفکر انتقادی و فهم لازم را تقویت میکند و مهارت خوب دیدن و شنیدن را به کودکان آموزش میدهد. این مسئله بسیار حیاتی است. متأسفانه در کتابهایی که در این زمینه به نگارش درمیآیند، معمولاً تلاش میشود که همراه با دیدگاهها و تحلیلهای علمی همراه باشند و از ارائه سؤالها و الگوها که بهنوعی شاید تصور شود از سطح علمی مناسب برخوردار نباشند، پرهیز شود. درحالیکه در این زمینه ما بهشدت نیازمند کتابهایی هستیم که به شکل جزئیتر، به زبان ساده و قابلفهم عامه، با ارائه روشهای امکانپذیر آموزشی، تبیین الگوهای مطلوب، تعیین محتواهای مناسب، طرح سؤالات مهم و تلاش در ارائه پاسخ لازم به آنها، به این مسئله میپردازند. بحث سواد رسانهای و اطلاعاتی علیرغم اینکه نیازمند مطالعات عمیق علمی و دانشگاهی است بهشدت به محتواهای ساده و عمومی جهت تبیین آن نیازمند است که قابلفهم عامه مردم باشد. در کشور متأسفانه این موضوع مغفول واقعشده است و این کتاب تلاشی است که میتواند بهعنوان یک گام مهم در این زمینه تلقی گردد.
(۶) کتاب در جهت معرفی انواع رسانهها و اینکه رسانهها تنها کتاب، روزنامه و رادیو و تلویزیون نیستند که نگاه غالب در جامعه است، موفق میباشد. اتفاقاً این مسئله از مواردی است که نگارنده را به این فکر انداخته است که شاید باید مفهومسازی جدیدی در این رابطه خلق شود. متأسفانه در جامعه ما رسانه، به همان روزنامه و رادیو و تلویزیون تعبیر میشود و شامل اینترنت و فضای مجازی نیست، درحالیکه امروز فضای مجازی و اینترنت از مهمترین مصادیق رسانهای است. شاید در آینده نیازمند این باشیم که در این زمینه تجدیدنظر کرده و به یک مفهوم جدیدی برسیم که بتواند منعکسکننده واقعی این بحث مهم باشد.
(۷) کتاب به مفهوم «رسانه هراسی» که پیشتر به آن اشاره شده است نیز میپردازد و تلاش میکند که «رسانه هراسی» را به «رسانه گرایی» البته با هوشمندی و هوشیاری، تبدیل کند. این مسئله باید به شکل جدی موردتوجه قرار گیرد. متأسفانه مباحث مربوط به محتوای رسانهای، بهویژه در فضای مجازی و فیلترینگ و محدودیت سازی، وضعیتی در این زمینه ایجاد کرده است که بهجای لذت بردن از رسانه نوعی از وحشت و هراس از رسانه در میان خانوادهها و برخی از افراد ایجاد شود. این وضعیت باید به شکل جدی تغییر یابد. در اینجا نیازمند نوعی از «بازنگری رسانهای» هستیم که همراه با پیشرفت زمان، ضرورت همگام شدن آگاهانه با تغییرات و تحولات جهانی و گزینشگری مناسب و مطلوب باشد.
(۸) بالاخره ازآنچه که از سواد رسانهای و اطلاعاتی انتظار میرود این است که بهجای اینکه رسانه مدیریت جامعه را عهدهدار باشد باید افراد، خانوادهها و جامعه مدیریت رسانه را به عهده بگیرند. رسانه در شرایط کنونی بر روی اینکه به چه چیزی فکر کنیم دیگر تأکید نمیکند، بلکه در تلاش است که چگونه فکر میکنیم را عهدهدار باشد و از مرحله پیام به مرحله محتوا و از این دو مرحلهبهمرحله گفتمان و گفتمان سازی برسد. بنابراین، مدیریت رسانهای از موارد بسیار مهم در این زمینه است.
(۹) رسانهها درصدد تحول در جهانبینی و ایجاد جهانبینی جدید بر اساس گفتمانهایی که تولید میکنند، میباشند. این مسئله فراتر از تأثیرگذاریهای روانشناسانه و غیره است که امروزه ما در رابطه با فضای مجازی مطرح میسازیم. بحث جهانبینی در این رابطه یک بحث حیاتی برای جوامع ارزشگرا مانند جامعه اسلامی ایران است.
(۱۰) آموزشهای مربوط به سواد رسانهای و اطلاعاتی باید در جهت تقویت تربیت اجتماعی، تعمیق فرهنگسازی و توسعه دینداری منجر شوند. به همین دلیل تأکید میشود که بحثهای مربوط به این موضوع بیش از آنکه نیازمند ترجمه از کتابهای غربی است، نیازمند تولید محتواهای داخلی با شناخت اجتماعی و فرهنگی است. این حرکت به یک «نهضت تولید محتوای رسانهای» نیازمند است که به شکل جدی باید بر اساس تحقیقات علمی و میدانی صورت گیرند.
یکی از مسائل مهم در رابطه باسواد رسانهای و اطلاعاتی شناخت سؤالها و ابهامهای موجود در این زمینه است. کتاب مزبور در این زمینه موفقیت بسیار خوبی دارد. اینکه آیا توانسته است به این سؤالات پاسخ مناسب و قابلقبول ارائه کند نیازمند مطالعات بیشتر و عمیقتر است که البته نیازمند وقت بیشتر و تحقیقات گستردهتر است.
بههرحال، باید از تولید چنین کتابهایی که با رویکرد آموزش مناسب سواد رسانهای و اطلاعاتی نوشته میشوند در سطح مناسب حمایت نمود. البته در این رابطه نباید تنها از دولت انتظار حمایت داشت که باید صورت گیرد، اما فراتر از آن اندیشمندان، خیران، حامیان مردمی و غیره نیز باید در این زمینه گامهای اساسی بردارند. بحث سواد رسانهای و اطلاعاتی یک بحث ملی و عمومی است که اگر با تقلیلگرایی روبرو شود میتواند در آینده زیانهای جبرانناپذیری بر جامعه وارد سازد.
دکتر حسن بشیر
استاد جامعهشناسی ارتباطات بینالملل
دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)
منبع : عصر هوشمندی
بیشتر مطالعه کنید:
سواد رسانه و تکنیکهای اقناع – آموزش ۱۰ تکنیک اقناعی با مثال